مزار بی زائر
**
بروم تا سر مزار شهید، بروم ناگزیر گریه کنم
بروم تا دلم سبک بشود، بروم بلکه سیر گریه کنم
آه ای بی مزار بی زائر، چقدر بی نشان و گمنامی
سنگ قبرت کجاست هان باید، بروم در کویر گریه کنم
سنگرت کو؟ کجاست تسبیحت؟ دلم از بس گرفته می خواهم
بروم توی سنگرت آنجا، که تو خواندی «مجیر» گریه کنم
تشنه ای، تشنه مثل اربابت، تیرباران شهید می گویند
دوست دارم برای تشنگی ات، مثل باران تیر، گریه کنم
عهد کردم که اشک هایم را، نذر لب تشنگان عشق کنم
تحفه ی این شکسته را بپذیر، یک دل سیر سیر گریه کنم
حسین جنتی